خانوم شیوایی
خانوم شیوایی

خانوم شیوایی

...

مکالمه من و قسمت

  -----نه انگار قسمت نیست این قسمت آخر نقد و بنویسم 


----انقدر قسمت قسمت نکن

خاک بر سر خاک افزارت ! ببخشبد منظور حواس پرتت کنن به من چه ربطی داره تو یادت می ره اول باید چیزی و که فبلا کپی کردی past کنی بعد چیز جدید کپی کنی 


----------- دعوام کرد

نگاهی به دوبله فیلم آخرین قارون

شخصیت مهم دیگر فیلم پت بریدی رییس کمپانی با بازی رابرت میچام است که فیزیک درشت بدنی و چهره خاصش به نقش می خورد و صدای بم ، حجیم و مردانه زنده یاد ایرج ناظریان چنان بر روی چهره نسبتا خشن و اندام درشت میچام خوش می نشیند که مشکل بتوان صدای دیگری را جز صدای او برای این بازیگر متصور شد .
ایرج ناظریان با به کارگیری راهکار های خاص چون بم تر کردن و خش صدایش که گرمای بی نظیری هم دارد ، توانسته ابهت و بزرگی شخصیت رییس یک کمپانی را به بهترین شکل به بیننده القا کند . میچام در این فیلم کمی پیر است که ناظریان با کندتر کردن ریتم کلام همسو با کاراکتر این کهنسالی را در صدایش منعکس کرده .

در تاریخ دوبلاژ ایران به جز مواردی محدود که چنگیز جلیلوند ( تنگه وحشت ) و ایرج دوستدار( خشم خدا) جای میچام صحبت کرده اند در بیشتر موارد صدای خوشبختانه صدای ناظریان از دهان این ستاره هالیوودی به گوش می رسد .

شخصیت دیگر فیلم رودریگرز است با بازی تونی کرتیس . رودریگرز در این فیلم هنر پیشه مشهور فیلم های رمانتیک است که در دنیای واقعی ناتوانی جنسی دارد و از این موضوع در عذاب است ... به جای کرتیس صدای شیرین و جوان منوچهر والی زاده به گوش می رسد که قبلا هم در چندین فیلم به جای این هنرپیشه صحبت کرده ، صدای والی زاده تقریبا برای کرتیس قابل قبول است و در اینجا تلاش کرده تلاطم شخصیتی رودریگرز را در صدایش منعکس کند .

اما به نظر می رسد که صدای مینیاتوری و ظریف سعید مظفری بیشتر به چهره کاراکتر های خاص کرتیس می خورد . برای نمونه می توان فیلم جانی بوستون ریچارد فلاشر را مثال زد که مظفری با مهارت تمام همه ظرایف بازی مشکل و پیچیده کورتیس را ارائه کرده است .

بازیگر نقش مقابل کرتیس در این فیلم ژان مورو است با صدای خاطره انگیز سیمین سرکوب . صدای سرکوب یکی از بهترین صداها برای شخصیت های میانسال و پیر محسوب می شود که قابلیت های متفاوتی هم در گویندگی داشت .

صدای حمیده خیر آبادی را در فیلم های فارسی به خاطر آورید که توسط سرکوب به زیبایی گفته شده .در این فیلم شخصیت ژان مورو با نام دیدی کاراکتری است که نمونه اش در دنیای بازیگری و هنرپیشه ها زیاد دیده می شود . یک شخصیت بیش از حد حساس که از کمبود اعتماد به نفس رنج می برد و همیشه در خوب یا بد بودن بازی اش وسواس دارد . تمام این موارد را سرکوب با درک صحیح از شخصیت در صدایش منعکس کرده .

-------------------------------------------------------------------------------------------------

                                                                                                           علی باقرلی - گاهنامه دوبله - شماره دوم


نگاهی به دوبله فیلم آخرین قارون

الیا کازان همواره نامی آشنا برای سینما دوستان محسوب می شود و بی شک می توان او را به راحتی در میان ۱۰ کارگردان مولف برتر سینما جای داد . شرق بهشت ٬ در بارانداز ٬ رودخانه وحشی ٬ بیبی دالی و شکوه علفزار فیلم های ارزشمند در کارنامه او هستند که هنوز هم پس از سال ها دیدنشان لذت بخش و تاثیر گذار است .

وی استاد خلق صحنه های احساسی پر تنش و روابط غیر متعارف عاطفی بود . همچنین کازان از پایه گذاران مکتب استانیسلاوسکی در بازیگری بود و مدرسه سینمایی اکتوزر استودیو را پایه نهاد که بعد ها شاگردانش تبدیل به ستاره هایی همچون مارلون براندو ٬ایلای والاک ٬ جیمز دین ٬جولی هریس و... شدند .

وی به ابزار فیلم سازی آشنا و بسیار مسلط بود . او به علاوه بر گرفتن بازی های پر قدرت از بازیگرانش از لحاظ فنی و کار با دوربین هم ردیف بزرگانی چون هیچکاک ٬ فورد و هاوکز محسوب می شد .

آخرین قارون در سال ۱۹۷۶ آخرین تیر از ترکش کازان محسوب می شود که اتفاقا از ضعیف ترین کارهای او به شمار می رود . در این فیلم ما شاهد خیل ستارگان بزرگ قدیمی و جدید ( در آن موقع ) سینما هستیم . بزرگانی چون رابرت دونیرو ٬ رابرت میچام ٬ ری میلاند ٬ ژان مورو ٬ تونی کرتیس ٬ دانالر پلزنس ٬ آنجلیکا هیوستون و دانا اندروز . اما متاسفانه همه ی این بازیگران طراز اول به دلیل عدم پرداخت شخصیتی صحیح و ملال آور بودن فضای فیلم نتوانسته اند کمکی به فیلم بکنند . فیلم بر مبنای فیلم نامه ای ناقص از اسکات فیتز جرالد نویسنده بزرگ امریکایی است اما مشخصا کازان نتوانسته به این فیلم سرو سامان دهددر نتیجه فضای فیلم کش دار و شخصیت ها و در حد تیپ های سطحی و فاقد عمق باقی می مانند .

اما می رسیم به دوبله فیلم که به سال های اواخر دهه ی پنجاه بر می گردد ... بازیگر اصلی فیلم رابرت دونیرو است ٬ او در آن سال ها بسیار جوان بود و البته شهرت کنونی را پیدا نکرده بود و بیشتر در حد یک پدیده تازه رسیده از او یاد می شد ٬ وی در نقش مونرو استار که یک تهیه کننده سینمایی است ظاهر می شود ٬ مونرو استار شخصی بسیار حساس و رومانتیک است که یاد و خاطره همسر از دست داده اش او را می آزارد٬ در یک حادثه شخصی به نام کاتلین را می بیند که شباهت عجیبی به همسرش دارد و از اینجا به او دلبسته می شود .

برای رابرت دونیرو ی جوان ٬ آن سال ها بیشتر صدای خسرو خسرو شاهی را می شنیدیم ؛ در این فیلم هم به سیاق فیلم های نیویورک و راننده تاکسی صدای جوان و پر شور و حال خسرو شاهی به جای دونیرو شنیده می شود ، البته حساسیت و ضربه پذیری شخصیت مونرو جزء مولفه های اشنای صدای خسرو شاهی است و او تلاش زیادی انجام داده که این شخصیت را با بازی دونیرو ی جوان به مخاطب تحمیل کند ولی متاسفانه به دلیل ضعف شخصیتی کاراکتر موفق نیست . البته صدای خسرو شاهی برای آل پاچینو مناسب تر است که در آن سال ها به کرات به جای او صحبت کرده بود .

بعد از خسرو شاهی گوینده های زیادی به جای دونیرو صحبت کرده اند زنده یاد ایرج ناظریان در  دوبله ی اول شکارچی گوزن - بهرام زند در تحلیلش کن ، رانین و تسخیر ناپذیران - منوچهر اسماعیلی در سلطان کمدی و مخمصه و چنگیز جلیلوند ، حسین عرفانی ، منوچهر والی زاده و... اما به غیر از مقاطعی که بهرام زند و اسماعیلی موفق بودند به نظر می رسد هنوز صدایی ایده آل برای دونیرو پیدا نشده و نسل جوان صدای اصلی او را دلچسب تر از دوبله می دانند . ...

                                                                                      علی باقرلی - گاهنامه دوبله - شماره دوم

------------------------------------------------------------------------------------------------------

 عکس استاد و تو جشنواره لوح دوم ازشون گرفتم ، به نظر می اومد که بیمار هستن امیدوارم خیلی زود سلامتی شون و بدست بیارن ؛ با اینکه خیلی ها سعی می کنن صدای ایشون و تقلید کنن ولی باز صدای استاد یکی از صداهای تکرار نشدنیه دوبله ست (البته شنیدم که صدای یکی از پسرای استاد خیلی شبیه شونه )                                                                    
 

چهاردیواری

زندگی ( برای هر کسی ) دقیقا می تونه به همین بدی باشه که برای نادر هست و هر کسی می تونه تو وحشتناک ترین شرایط تصمیمات احمقانه خیری و بگیره .

چهار دیواری دوست دارم واقعیه ٬ اتفاقاتی که تو شکلای مختلف تو زندگی عادی پشت سر هم میافته و ما اونقدر غرق شیم که فرصت نمی کنیم به خاطرشون هیجان زده بشیم یا بهشون بخندیم و یا گریه کنیم .

--------------------------------------------------------------------------------

البته بعد از دیدن آخر سریال نظرم عوض شد ، چرا نمی تونیم یه کاری و که خوب شروع میشه با خاله بازی تموم نکنیم ؟

ایوول به ولم ولم به وولاک فینتیل کشیدم در حد کولاک

خوب سال نو شد ُُ٬ سال قبلم با یه عالمه کار نیمه تمام رفت خوب حداقل امسال خونه رو تمیز کردیم فقط در یه اسپری زیر مبل جا موند یه تیکه کوچولو از مهتابی شکسته زیر یخچال و قطره چکون چسب توی حموم اما به هر حال وقت تحوبل سال فکر می کردیم خونه کاملا تمیزه .

خوب من دوم مهر و خیلی دوست دارم ( البته منهای چند سال قبل ) برای اینکه وقتی ساعت تو سر خودش میزنه که بیدار شو بازم یه ساعت دیگه وقت داری که بخوابی سال قبل برای من یک روز طولانی تر شد آخه فکر می کردم جمعه عیده ساعت شش و یه خورده بود و من و فرشاد به شدت نگران پذایرایی خونه که هنوز تمیزش نکرده بودیم می رفتیم خرید سبزه و سمنو که پدرم زنگ زد و خوشحال کننده ترین خبر سال ۸۸ و بهم داد .  و سال من یک روز طولانی تر شد .

راستی پارسال یه دوستی برام آرزو کرد که تو سال جفت هشت ۸۸ بار جفت شش بیارم من که هر چی شمردم به هشتاد و هشت بار نرسید اما یه بارش همین موقع بود.

روزای اخر سال یه کار دیگه از گویندگی همسرم به بازار اومد انیمیشن دهکده مخترعین که متاسفانه تمام زحمات به حدر رفته بود چون صدا ها در بعضی جاها پیچ شده بود و سینک کار هم به هم ریخته بود و همینطور از موزیکی که دو ساعت خوندش و ۳سه ساعت نواختنش طول کشیده بود فقط صدای پیانو باقی مونده بود . همسرم تو این انیمیشن نقشهای یاک ( مگس بی خانمان راوی داستان ) و جووانی ( مخترع رادیو ) و مورچه خوار و گفته بود .

------------------------------------------------------------------------------------------------

برای امسال برنامه ها دارم و نقشه ها کشیدم در اولین اقدام قصد دارم منظم شم و اینکه از شر این پایان نامه کذایی خلاص شم که بتونم بالاخره مدرک لیسانسم و بگیرم و یه عکس خوشگل برای رزومه ام بندازم و برای اون همه سنگی که خریدم طرح بزنم و بسازم و یه نمایشگاه بزارم ٬ شایدم ارشد شرکت کردم یا قالب وبلاگ و عوض کردم یا مثلا هفته ای یه بار خونه رو مرتب کردم و اون مانتویی و که دو سال پیش طراحی کردم دوختم که البته همه اینا منوط به اینه که ... بماند

----------------------------------------------------------------------------------------------

نوروز خجسته پی