,ولی به جان خودم اگه هر کدومشون چیزی بدن
حافظ:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را
صائب تبریزی:
اگرآن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سرو دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
شهریار:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
محمد عیادزاده:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را
نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را.....؟؟؟
سلام
تا حالا ان تیکه آخری رو نخونده بودم . خیلی خندیدنم گرفت :)
مطلبتون با عنوان دیگران نوشت در بلاگم به ثبت رسید
موفق باشید
-----------------------------------
پی نوشت : همه که صائب و حافظ و اینا نیستن خوب :)
عالی بود مرسی
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم عشق خدایی را
هر آنکس چیز می بخشد ز اصل می بخشد
نه چون شهریار که می بخشد روح و اجزا را
ضمنا آن ترک شیرازی دل هیچکدومشون رو که بدست نیاورده بود که اونا هم چیزی ببخشند
1- ما که اونجا نبودیم شاید به دست آورده باشه


2- وزن شعرت ایراد داره
3 - اگه این شعر ما خودت باشه تو ام یکی از کسایی هستی که وقت ما را کرفتی
تبصره : اگر خودت شاعر نباشی شریک جرم شاعر به خاطر گرفتن وقتتی
4- تا جایی که من می دونم با همه چیز مخالفی و دوست داری جهت عکس آب شنا کنی
5- اصلا به دست آوردن دل مهم نبود ، فرض محال هم اگر به دست میاورد چیزی کاسب نمی شد
سلام.
اصولا من با این محمد عیاد زاده تفاهم دارم . آی حال میکنم با این شعر جالبش.
منم همینطور
باسلام
وبلاگ جالبی دارید
خییییییییلی جالب
اگر مایل به تبادل لینک بودین خبرم کنید
ومنو با اسم 2t لینک کنید
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش چرا بخشم اموالم را ؟
راستی چرا؟؟؟؟