خانوم شیوایی
خانوم شیوایی

خانوم شیوایی

...

صدای1

ناقص الخلقه

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

خیلی وقت بود تو فکر این بودم که بعضی شعرا یا چند تا قصه رو با چند تا از دوستام بخونیم تو وبلاگم بزاریم اما انگار باید قدم اول و خودم بردارم خوب برداشتم

در مورد کیفیت صدا و میکس و ... باید بگم که با یه میکروفون معمولی توی یه اتاق ضبط شده نه تو استودیوی حرفه ای ضبط صدا  و میکسشم کار خودمه ( اولین میکسی بود که انجام دادم ) پس معلومه که حرفه ای نیست و بعضی از حروف می کوبه و هوا زیاد داره و.... دیگه ببخشید انشالله در آینده بهتر میشه

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

این شعر از سروده های آقای مسعود فخرپور که با اجازشون دکلمه کردم ، امیدوارم تو نسته باشم حسی که مد نظر ایشون بوده رو درک و اجرا کنم  و اینکه کم و کاستی ها رو ببخشن

............................................................................................

این شعر فروغ فرخزاد و به خاطربیارید:

دستهایم را در باغچه می کارم سبز خواهم شد ٬ می دانم



.....

احساس کردم نوجوونم آخه بعد از ۲ سال مقنعه سر کردم

پول درآوردن با حرف زدن

می گن وکیلا و گوینده ها حرف مفت زیاد میزن ولی مفت حرف نمی زنن

در مورد گوینده ها که راسته ٬ اما وکیلا چی ؟

دریافت

نمی دونم چرا این انقلابای اخیر من و یاد کتیبه اخوان میندازه ٬ 

بیداری ٬ تلاش ٬ لذت پیروزی ..... آخرش هم همون آش و همون کاسه 

---------------------------------------------------------------------------------------------- 

فتاده تخته سنگ آنسوی تر ، انگار کوهی بود
و ما اینسو نشسته ، خسته انبوهی
 زن و مرد و جوان و پیر
 همه با یکدیگر پیوسته ، لیک از پای
و با
زنجیر
اگر دل می کشیدت سوی دلخواهی
به سویش می توانستی خزیدن ، لیک تا آنجا که رخصت بود
 تا زنجیر
 ندانستیم
ندایی بود در رویای خوف و خستگیهامان
 و یا آوایی از جایی ، کجا ؟ هرگز نپرسیدیم
 چنین می گفت
 فتاده تخته سنگ آنسوی ، وز پیشینیان پیری
 بر او رازی نوشته است ، هرکس طاق هر کس جفت
چنین می گفت چندین بار
 صدا ، و آنگاه چون موجی که بگریزد ز خود در خامشی می خفت
 و ما چیزی نمی گفتیم
 و ما تا مدتی چیزی نمی گفتیم
پس از آن نیز تنها در نگه مان بود اگر گاهی
گروهی شک و پرسش ایستاده بود
 و دیگر
سیل و خستگی بود و فراموشی
و حتی در نگه مان نیز خاموشی
و تخته سنگ آن سو اوفتاده بود
شبی که لعنت از مهتاب می بارید
و پاهامان ورم می کرد و می خارید
 یکی از ما که زنجیرش کمی سنگینتر از ما بود ، لعنت کرد گوشش را
 و نالان گفت :‌ باید رفت
 و ما با خستگی گفتیم
: لعنت بیش بادا گوشمان را چشممان را نیز
باید رفت
 و رفتیم و خزان رفتیم تا جایی که تخته سنگ آنجا بود
 یکی از ما که زنجیرش رهاتر بود ، بالا رفت ، آنگه خواند
 کسی راز مرا داند
 که از اینرو به آنرویم بگرداند
و ما با لذتی این راز غبارآلود را مثل دعایی زیر لب
تکرار می کردیم
 و شب شط جلیلی بود پر مهتاب
هلا ، یک ... دو ... سه .... دیگر پار
هلا ، یک ... دو ... سه .... دیگر پار
عرقریزان ، عزا ، دشنام ، گاهی گریه هم کردیم
هلا ، یک ، دو ، سه ، زینسان بارها بسیار
 چه سنگین بود اما سخت شیرین بود پیروزی
 و ما با آشناتر لذتی ،
هم خسته هم خوشحال
ز شوق و شور مالامال
یکی از ما که زنجیرش سبکتر بود
 به جهد ما درودی گفت و بالا رفت
خط پوشیده را از خاک و گل بسترد و با خود خواند
 و ما بی تاب
لبش را با زبان تر کرد ما نیز آنچنان کردیم
و ساکت ماند
 نگاهی کرد سوی ما و ساکت ماند
دوباره خواند ، خیره ماند ، پنداری زبانش مرد
نگاهش را ربوده بود ناپیدای دوری ، ما خروشیدیم
 بخوان !‌ او همچنان خاموش
برای ما بخوان ! خیره به ما ساکت نگا می کرد
 پس از لختی
در اثنایی که زنجیرش صدا می کرد
فرود آمد ، گرفتیمش که پنداری که می افتاد
نشاندیمش
بدست ما و دست خویش لعنت کرد
 چه خواندی ، هان ؟
 مکید آب دهانش را و گفت آرام
نوشته بود
همان
کسی راز مرا داند
که از اینرو به آرویم بگرداند
نشستیم
و به مهتاب و شب روشن نگه کردیم
و شب شط علیلی بود
 
 از این اوستا- مهدی اخوان ثالث

سوال فلسفی شماره ۲

چرا همه شب عید یادشون می افته سفارش کار بدن ؟

....

آخه شما چه خصومتی با این محل زندگی ما دارین چرا میاین در خونه ما تجمع می کنین که ما تو خونه زندانی بشیم

برین در خونه احمدی نژاد برین در خونه وکلای مجلس ٬ چرا در خونه ما

من در مجله نمایه تهران ( ویژه نامه شماره ۶ بیرون )

چهار صفحه از مجله به گریم اختصاص داره که من تو هر چهارتاش هستم ( به عنوان مدل) اولین کار مدلینگ من بعد از دو سال


-------------------------------------------------------------------------------------------------------

یه مدت خیلی سرم شلوغه ولی میام خیلی زود سعی می کنم به آپم